شیرین عسلم
پرهامم این روزها خیلی کارای بانمک انجام میدی و بعضی از کلمه ها رو به زبون خودت میگی مثلا:
اتااااد=افتاد
رف=رفت
قل قل قلللل= صدای خروس(خخخخخخخخخ)
مامان
ببو=بابا
تااات=ساعت
تاب=تاب
لامپ
ای چیه= این چیه
میو= صدای پیشی
و یه سری کلمه های دیگه و اعضای بدنت رو هم بلدی.
جای اکثر وسایلا رو تو خونه بلدی و تا بهت میگم برو فلان وسیله رو بیار میدوی ومیاریش
به جارو برقی خیییلی علاقه داری. تا میخوام جارو بکشم میای ازم میگیری و سعی میکنی مدل من جارو بکشی.
وقتی از خواب بیدار میشی پتو و بالشتت رو میدم بهت میبری میذاری سر جاش
وقتی پوشکتو عوض میکنم پوشکتو میگیری و میبری میندازی تو سطل زباله. اگر خودم ببرمش خونرو رو سرم خراب میکنی
وقتی میگم بیا بهت غذا بدم میدویی صندلی رو میکشی عقب و سعی میکنی بشینی رو صندلی
خلاصه که منم میبینم خیلی دوست داری کار کنی هی بهت کار میدم تا ورزیده شی
وقتی که بابایی میخوابه میشینی بالای سرشو هی موهاشو میکشی میگی ای چیه؟ خخخخخ
یا لباسشو میزنی بالا میگی این چیه منم میگم شکم.
روز به روز شیرینتر میشی و شیطونتر و من و بابایی هر روز بیشتر عاشقت میشیم.