دومین مسافرت پرهام جووونم
سلام مامانی
ببخشید خیلی وقته به وبلاگت سر نزدم و عکس نذاشتم آخه رفته بودیم شیراز. این دومین مسافرتت بود فدات شم. می دونم که کلی خسته شدی خوشگلم اما واقعا پسر خوبی بودی.
با وجود اینکه همش بد خواب می شدی اما اصلا گریه نکردی. اونجا همه عاشقت شده بودن همه می گفتن چه پسر آروم و خوش اخلاقی هستی و خلاصه کلی خودت رو تو دل همه جا کردی.
یه کوچولو هم سرما خوردی که خدا رو شکر زودی خوب شدی.
پرهام من در حال حاضر:
1-نیم غلت می زنی یعنی هنوز نمی تونی کامل بچرخی فقط دمر میشی فدات شم.
2-عاشق اینی که بشینیم باهات حرف بزنیم .
3-کلی واسمون می خندی تازه 19 آبان واسه اولین بار با صدای بلند خندیدی اونم سه بار پشت سرهم (بابایی داشت ماساژت میداد) می خواستم قورتت بدمااااااااااا.
4-خغخغه میدم دستت زوذ می بریش سمت دهنت که بخوریش.
5- دو تا دستات رو مشت می کنی و تند تند می خوری . من که وقتی این صحنه رو می بینم گرسنه میشم.
6-وقتی واست کتاب می خونم و عکساشو نشونت میدم کلی آقووووووووووو آقوووووووووو می کنی.
7-دیگه تقریبا خوابت تنظیم شده عسلم. ساعت 11 یا 12 شب لالا می کنی قربونت بشم. توی روز هم 2 ساعت بیداری 2 ساعت می خوابی.
خیلی بزرگ شدی نفسم کلی از لباسات واست کوچولو شده و گذاشتمشون کنار.
الانم مثل فرشته ها رو پام خوابیدی و من دلم واست تنگ شده.
دوست دارم مامانی.
باورم نمی شه پسر به این خوبی دارم.
خدایا شکرت به خاطر همسر مهربون و پسر نازی که بهم دادی.
دوست دارم خدااااااااااا جووووووونم.
اینم چندتا عکس از عشقم..............
اینجا آقا پرهام توی فرودگاه شیراز هستن
اینجا هم توی هواپیما
اینم یه عکس بعد از یه ماساژ عالییییی