عکس های آتلیه سها
گل پسرم روز 91/09/29 با بابایی رفتیم آتلیه سها. من خیلی نگران بودم که اونجا بی تابی کنی و خوابت بگیره آخه اون روز هر کاری کردم از صبح نمی خوابیدی و حسابی خسته بودی.
اما خدارو شکر اونجا پسر خوبی بودی و همه عکسا رو توی 20 دقیقه انداختن. الهی مامان قربونت بره که هر جا میریم آبرو داری می کنی.
با بابایی قرار گذاشته بودیم که وقتی رفتیم آتلیه فقط 2تا عکس بگیریم . چونکه شما هنوز نمی شینی و احتمالا عکسا یکنواخت می شه.
ولی وقتی خانمه اومد ازت عکس گرفت من و بابایی طبق معمول تحت تاثیر جو قرار گرفتیم و تصمیم گرفتیم عکسای بیشتری بگیریم.
می بینی من و بابا چقدر دوست داریم نفسم؟؟؟؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی